معنی ودیعه بانکی

حل جدول

ودیعه بانکی

سپرده


ودیعه

امانت، سپرده

امانتی


ودیعه دادن

سپردن، امانت دادن


بدهی بانکی

وام

فرهنگ معین

ودیعه

(وَ عِ یا عَ) [ع. ودیعه] (اِ.) نک. ودیعت.

کلمات بیگانه به فارسی

ودیعه

سپرده

مترادف و متضاد زبان فارسی

ودیعه

امانت، سپرده، ودیعت


بانکی

مربوط به بانک، کارمند بانک

فرهنگ فارسی هوشیار

ودیعه

مالی که به امانت نزد کسی بگذارند


ودیعه دادن

سپردن نهادن سپرده دادن (مصدر) مالی رابعنوان امانت بکسی دادن سپردن.


ودیعه دهنده

سپارنده (صفت) امانت دهنده سپارنده.

فرهنگ عمید

ودیعه

سپرده‌شده،
(حقوق) مالی که به امانت نزد کسی بگذارند، سپرده،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ودیعه

سپرده

فارسی به عربی

معادل ابجد

ودیعه بانکی

178

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری